۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

چپ دست نگو، بلا بگو... تنبل تنبلا بگو!

تنبلی مهمترین ویژگی اخلاقی منه. اما جدیداً تنبل تر و بی حوصله تر از قبل شدم. به عبارتی یک سوپرتنبل واقعی شدم. حوصله انجام هیچ کاری رو ندارم. صبح ها الکی وقت می گذرونم تا ظهر بشه. ظهرها هم به هوای شب شدن الکی خودم رو علاف می کنم تا اینکه شب میشه. شب که میشه با خودم فکر می کنم و می بینم دارم الکی عمر خودم رو تلف می کنم و هیچ گ.ه مثبتی نمی خورم. پس تصمیم می گیرم از فردا آدم بشم  و تنبلی رو بزارم کنار اما به قول تبلیغ بانک کشاورزی (یا شایدم یه بانک دیگه): "فردا هم همان امروز من است" و دوباره فردا هم همین پروسه رو تکرار می کنم تا شب بشه و شبش دوباره با خودم فکر کنم که از فردا آدم بشم.

ببینم... کسی دارویی واسه ک.و.ن گشادی سراغ نداره؟!

۴ نظر:

لی گفت...

تو این چند وقت اخیر همش احساس می کنم که این تنها منم که تنبلی عین بختک افتاده به جونم .
همین نگرانم می کنه برای آینده ...
مهمترین داروش انگیزه است .
همیشه وقتی توقع نداری ، اونی که دوستش داری طوری با تو رفتار می کنه که انگار تا ابد انگیزه ات روبرای هر کاری از دست می دی ...
اون رفتار می تونه یه کلمه کوچیک باشه
یا حتی یک شکلکت بی رقم یاهو ...
تو هم بی انگیزه میشی ، مثل من .

یکـ عدد دختر گفت...

تنها داروش انگیزه هست و هدف.....
و کسی که تو رو تشویق کنه....

آنیما گفت...

پیدا کردی به منم خبر بده:دی

ناشناس گفت...

تنها داروی کشف شده تا این لحظه سنجد است