دیروز رسمآ 25 ساله شدم. سال های قبل معمولآ تو روز تولدم حس خوبی داشتم اما امسال با اینکه روز قبلش تو جشنواره تصویر سال برنده لوح تقدیر شده بود، اما اصلآ حس جالبی نداشتم که 25 ساله شدم. احساس می کنم نسبت به سنم عقبم و همسن های من خیلی ازم جلوتر هستند. شاید بخاطر این باشه که کلآ امسال سال خوبی نداشتم. توی سال 88 به چند تا از اهدافی که اول سال تعیین کرده بودم رسیدم اما چند تا از برنامه های اصلیمو نتونستم اجرا کنم. بعضی هاشونو بخاطر بدشانسی و بعضی ها رو واسه تنبلی خودم. اما شرایط جوریه که مطمئنم سال 89 سال موفقیت من میشه. چند تا برنامه دارم که چند سالی هست منتظر موقعیت مناسب برای اجراشون بودم و حالا زمان مناسب رسیده. فقط باید یه مقدار از سیستم گشادیسم فاصله بگیرم.
پ.ن: توی این 25 سال هدیه های تولد مختلفی گرفته بودم اما امسال بهترین هدیه تولد عمرم رو از آرین (خواهر زاده 5 ساله ام) گرفتم. فسقلی بدون اینکه قبلآ با کسی هماهنگ کرده باشه، با پاستل نقاشی یه کیک 5 طبقه رو کشیده و بالای صفحه با خط کودکانه اش نوشته: "تولدد مبارک دایی"
* این مطلب رو در تاریخ 23 اسفند 88 توی وبلاگ قبلیم نوشته بودم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر